آن همه ناز و تنعم که خزان میفرمود عاقبت در قدم باد بهار آخر شد
سال 90 گذشت!
حوادث متفاوتی در این سال رخ داد که بر زندگی تک تک ما تاثیر گذار بود.حوادثی از جنس خانوادگی یا اجتماعی و گاه سیاسی و اقتصادی!
عده ای سراسر خندیدند و عده ای در اندوه فرو رفتند .بعضی هم خندیدند هم گریستند.
به عقیده ی بنده اینکه 90 چگونه سپری شد مهم نیست !این که چه شد و چه نشد
مهم نیست مهمتر این است که چرا !چرا خندیدیم و چرا ناراحت شدیم.آیا اتفاقات
خوب و بد زندگیمان را خودمان باعث شدیم یا برایمان بوجود آوردند!مهم این
است که بتوانیم خوب و بد جریان زندگی را مدیریت کنیم.اینکه درختانی نکاریم
که سد راهمان شوند .بلکه با تصمیم گیری مناسب و بجا بتوانیم بیشترین
استفاده را از اتفاقات زندگی ببریم و در واقع جریان سازی کنیم تا اینکه
اسیر جریانات شویم.
در سال 91 و سال های آتی رعایت نکاتی که از سالیان قبل اندوخته ایم می تواند بزرگترین اندوخته و بهره ی ما از دوران زندگیمان باشد .
انسان موجودی زنده است و زندگی یعنی حیات.حیات هم به حال و آینده وابسته
است.اما تجربیات زندگی می تواند این حیات و زندگی را در مسیری صحیح رهنمون
ساخته و عدم استفاده از آن ها می تواند ما را در راه های تاریک و نامعلوم
که شاید برگشت به عقب یا در جا زدن باشد رها سازد.
امید آن است در
سال جدید تصمیماتی بر پایه ی تجربیات گذشته بگیریم و بهترین تصمیمات را
ضمیمه ی زندگیمان کنیم و خاطرات را در صندوقچه ی همان سال بخاک بسپاریم که
خاطره فقط یک خاطره است.
سالی مملو از نیکی و شادباش برای هر آنکه دوستم دارد و ندارد آرزو مندم!